سه شنبه 29 اردیبهشت 1394 تعریف ها ((Definitions اغلب نویسندگان و تولید کنندگان دوربینهای عکاسی از واژههای "کلوزآپ" و "ماکرو" در جهات متفاوت، برای معانی متفاوت استفاده ميکنند. نکتۀ مهم این است که باید معنی این دو واژه را به درستی بدانیم. (در تعریف لغت) عکاسی نمای نزدیک (close up) معمولاً به حالتی از عکاسی گفته ميشود که در آن سوژه بیش از حد نرمال به دوربین نزدیک است. اما این یک تعریف ناقص و نامشخص است. به طور مثال، یک عکاس حیات وحش را در نظر بگیرید که بخواهد از یک تمساح گرسنه عکاسی نمای نزدیک کند، باید در فاصلۀ 50 سانتی متری سوژه قرار گیرد! در این کتاب، عکاسی نمای نزدیک به صورتی تعریف ميشود که سوژه در فاصلۀ 10/1، اندازۀ واقعی خود life size)) نسبت به سنسور دوربین قرار دارد. واژۀ عکاسی ماکرو تعریف دقیق تری دارد. به طور ساده به نوعی از عکاسی گفته ميشود که در آن بزرگنمایی در حد اندازۀ واقعی یا بیشتر باشد. برای بزرگنمائی چهار برابر (4X) یا پنج برابر (5X) با داشتن لنز مناسبت در لوازم دیجیتال کار سختی نیست. ولی اگر بخواهیم فراتر برویم، نیاز به میز مخصوص اپتیکال با میکروسکوپ داریم که این مقوله از بحث این کتاب خارج است. واژۀ میکرو عنوان دیگری است که قابل تأمل ميباشد. به طور ساده به نوعی از عکاسی گفته ميشود که توسط میکروسکوپ انجام ميشود و مشخصاً به عنوان microscopy photo معروف است. از طرف دیگر "Micro Photography" به نوعی از عکاسی گفته ميشود که از سوژههای بزرگ عکاسی شده و در اندازۀ کوچک (خیلی کوچک) ارائه شوند مثل Microdots و میکرو فیلم ها که در آن تصاویر یا نوشته ها به نسبت خیلی زیاد، کوچک نمایی می شود به طوری که در یک نقطۀ کوچک که گاه با چشم غیر مسلح دیده نمی شود، صدها حرف (به صورت رمزی) ویا صد ها تصویر و صدها صفحه از یک کتاب را عکاسی می کنند. در روش قدیمی مشخص کردن ابعاد میکرو از واژۀ " انجیل بر اینچ مربع" استفاده ميشده یعنی چه تعداد انجیل کامل را ميتوان در یک اینچ مربع فیلم قرار داد! آلمان ها در جنگ دوم جهانی بیشترین استفاده را از این نوع عکاسی برای مبادلۀ اطلاعات محرمانه به عمل آوردند. منبع: Micro.Trax.com نقطه ای به اندازۀ دانه های شن و کمتر از میلیمتر، غیر قابل دید با چشم غیر مسلح، که درآن 226 حرف نوشته شده است. سازندۀ نیکون مجموعۀ لنزهای خود را Micro-Nikkon مينامد. (برگرفته از تعریف میکرودات و تاریخچۀ آن). نسبت همانندسازی Reproduction Ratios ، (Reprography) در دنیای عکاسی ماکرو و نمای نزدیک برای بیان مقدار بزرگنمائی دقیق از واژۀ نسبت تبدیل شده استفاده ميشود. : فرایند تولید، تبدیل، چاپ دوباره و کپی کردن گرافیک توسط وسائل مکانیکی مثل دوربین، زیراکس و جز آن. به طور مثال اگر سوژه ای در حالت فوکوس کامل 25mm باشد یعنی روی سنسور 25 میلیمتری حالت فوکوس کامل باشد، نسبت تبدیل آن 1:1 (یک، یک) یا 1X خواهد بود که به آن حالت اندازۀ واقعی (Life size) گویند. حال اگر سوژه 50mm روی سنسور 25 میلی متری فوکوس شود، یعنی نسبت تبدیلی آن به نصف رسیده که با 1:2 یا 1/2X نمایش داده ميشود و به همین ترتیب اگر سوژه 5/12 را روی سنسور 25mm فوکوس کنیم نسبت تبدیلی (بزرگنمائی) دو برابر ميشود که به صورت 2:1 یا 2X نمایش داده ميشود. نکته: اگر قرار باشد عکس خیلی بزرگ چاپ شود، اندازۀ سنسور دوربین خیلی مهم نیست چرا که نسبت ها در چاپ های خیلی بزرگ عکس تغییر ميکند. به طور مثال اگر اندازۀ سنسور 16×24 میلی متر باشد و اندازۀ چاپ 200 × 250 میلیمتر، میزان بزرگنمائی حدود X 10 خواهد بود و اگر نسبت بزرگنمائی سوژه 2/1X باشد در زمان چاپ 10 ×2/1 خواهد شد. یعنیX 5 (نسبت بزرگنمائی نهائی 5 برابر اندازۀ واقعی سوژه) ميشود. اگر اندازۀ واقعی و نسبت بزرگنمائی در عکس بسیار مهم باشد ، برای دقیق بودن دو راه وجود دارد: اول آن که ميتوان کنار سوژه هنگام عکاسی یک میزان (خط کش) گذاشت. یا بهتر آن است که دو مرتبه عکاسی کنیم. یک بار با خط کش و یک بار بدون خط کش سپس با این روش درک اندازۀ واقعی سوژه در هنگام چاپ بسیار ساده خواهد بود (روش عکاسی کپی برداری)